حکومت زانو زده است
Posted: 25 Oct 2009 04:14 PM PDT
گزارش تفصیلی سردار سرلشكر پاسدار غلامعلی رشید جانشین فرمانده ستاد كل نیروهای مسلح به رهبری، حاوی واقعیاتی تکان دهنده است. مخاطب این گزارش اختصاصی شخص خامنه ای بوده و وی پس از مطالعه آن، اینگونه صلاح دیده که گزارش مذکور برای فهرست محدودی از مقامات نظام ارسال گردد. این گزارش محرمانه در حقیقت مقدمه "طرح عمومی پدافند ملی" بوده که بنا به دلایل اتفاقات اخیر بطور جداگانه و قبل از اتمام طرح پدافند ملی برای رهبری ارسال گردیده است.
نگاه اول به این گزارش موجب نوعی سردرگمی می شود، زیرا مملو از آمارها و نمودارها و جداولی است که ارتباط آنها با ستاد کل فرماندهی نیروهای مسلح چندان قابل فهم نمی باشد، همچنین نتیجه گیریهایی که در بخش پایانی گزارش مشاهده می شود، بیشتر نوعی القای ترس و دلهره به مخاطبان بنظر می رسد. شاید برخی از گیرندگان این گزارش به این تصور رسیده اند که رهبری قصد دارد تا با ترسانیدن آنها از اوضاع و اغراق در وضعیت موجود، آنها را وادار به وفاداری بیشتر و حمایت افزونتر از خویش نماید.
اما آنچه بعنوان خلاصه این گزارش می توان نوشت این است که "حکومت زانو زده است."
گرچه در این گزارش در بخشی به جنبش سبز پرداخته و آنرا یک فتنه جدی بر سر راه حکومت و تهدیدی باقوه برای امنیت ملی دانسته، ولی سنگینی گزارش بیشتر بر بخش اقتصادی و مخاطرات ناشی از آن متمرکز است. وحشت حکومت از آن چیزی نیست که تا کنون در خیابانها اتقاق افتاده است، وحشت بزرگ، بخاطر آن چیزی است که در راه است.
از حدود دو سال پیش حکومت بسمت ورشکستگی اقتصادی پیش رفته است، دقیقآ در زمانی که نفت در اوج قیمت خود بوده، این عارضه همزمان با بحران جهانی و بسیار خطرناک اقتصادی سال گذشته در سراسر جهان، به اوج خود رسیده ولی تلاش گردیده تا با سیاستهایی مُسکن گونه و بویژه با تزریق نقدینگی از طریق چاپ اسکناس و چک پول بدون پشتوانه، مخفی نگاه داشته شود. ولی در حال حاضر انفجار نقدینگی و سه برابر شدن آن ظرف تنها دو سال، و ورشکستگی کامل مالی، راهی برای پنهانکاری بیشتر باقی نگذاشته است.
تصویب عجولانه طرح حذف یارانه ها در مجلس، تورم شصت درصدی در راه، لشگر بیکارانی که چند برابر خواهد شد، ورشکستگی و تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی و بسیاری از عواقب سهمگین در راه، ترس عظیم مقام عظماست.
البته سردار رشید، با نوعی خوش بینی آمیخته با حماقت، تحلیل می کند که این ورشکستگی اقتصادی گرچه منجر به توفانهایی در داخل خواهد شد، ولی ازطرف دیگر سبب می شود تا برای مدتی دشمنان نظام تلاش برای سرنگونی نظام را معلق نموده و هر گونه اقدام نظامی محدود یا نامحدود بر علیه حکومت را تعطیل نمایند. وی همچنین پیشنهاد می کند که حکومت با اتخاذ آرایش مناسب خواهد توانست بر شورشهای داخلی که وی نام آنرا "شورش پراکنده" نام گذاشته فائق آید.
بنظر می رسد که حکومت در عین حال تمایل شدیدی دارد تا این ورشکستگی اقتصادی را به اطلاع آمریکا و اروپا نیز برساند تا از این طریق آنها را از هرج و مرج داخلی و سقوط دولت مرکزی و زبانه کشیدن شعله های بی ثباتی به سایر کشورهای منطقه بترساند و حمایت مقطعی آنها را بنوعی بدست آورد.
در این گزارش به راهکارهای متعددی نیز برای کند کردن سرعت سقوط اقتصادی اشاره شده است که مسدود نمودن سپرده ها و پس اندازها و نقدینگی اشخاص و شرکتهای خصوصی و جیره بندی مواد غذایی اساسی و سوخت از آن جمله است.
در چندین صفحه از این گزارش تحلیل شده است که اگر بتوان با اتخاذ سیاست صحیح، با قدرتهای خارجی به توافق رسید، به هیچ وجه نباید از ناآرامی های داخلی نگران بود، زیرا بدون حمایت خارجی، اعتراضات داخلی به نتیجه خاصی نمی رسد. بنظر این سردار، فقط کافی است که ناآرامی ها و اعتراضات، مدیریت شوند.
آنچه در این گزارش عمیقاً باعث تأسف است، فقدان یک نگرش و قلم نظامی گرایانه و در عوض انبوهی از تحلیلهای اقتصادی است که معلوم نیست جانشین ستاد فرماندهی کل قوا چرا باید تا این اندازه در فکر مسائل اقتصادی کشور باشد. نظامیان بقدری در فعالیتهای اقتصادی غرق شده اند که بطور ناخودآگاه نگرانیهای مالی و اقتصادی آنها کاملاً بر دغدغه های نظامی اشان غلبه یافته است.
انقلاب اسلامی از روز 22 بهمن 57 گام بگام تمایلات ایدئولوژیکش را از دست داده و بیشتر بسمت "نظام" شدن غلطید، و آنچه در این گزارش می توان دید، آخرین میخ های تابوت ایدئولوژی گرایی جمهوری اسلامی است، این حکومت می خواهد تا به هر وسیله ممکن به بقای خود ادامه بدهد و در این مسیر برایش فرقی نمی کند که با آمریکا یا اسرائیل هم سر میز مذاکره بنشیند، هر امتیازی بدهد و در مقابل، تضمین بقایش را دریافت کند. سردار رشید حتی در یک خط از گزارشش هم یادی از "امت همیشه در صحنه" و "ملت قهرمان" و "مردم شهیدپرور" ایران ندارد، صحبت فقط از حکومت است و حکومت و حکومت. حکام این کشور با مردمشان قهر کرده اند. در هیچ کدام از چاره اندیشی های این سرلشگر پاسدار، اثری از مؤثر بودن مردم بچشم نمی خورد، همه مهم هستند، آمریکا و اروپائی ها، رقبای منطقه ای و حتی اهرم های فشار فراسرزمینی که اشاره به حزب الله لبنان و حماس است، هر کدام در جائی مطرح می شوند ولی امت قهرمان به فراموشی سپرده می شود.
بیشتر بنظر می رسد که این گزارش، چکیده ای از تفکرات خود خامنه ای است که بامضای سردار رشید انتشار می یابد، حتی در خود گزارش نیز اشاره شده که از رهنمودهای مقام معظم در جلسات هفتگی بهره بسیاری در تنظیم گزارش برده شده است. مایه ننگ هر ایرانی است که دلارهای نفتی، چگونه از سردمداران این حکومت، هیولاهایی زشت و نفرت انگیز پدید آورده است.
آنچه از دید این سردار و مرشد عظمایش پنهان مانده، دقیقاً همان چیزی است که به عمد، یا سهواً، نامی از آن به میان نیاورده اند، «مردم ایران». همانهایی که اکنون بپا خواسته اند تا این خودفریفتگان مالیخولیا زده را از خواب بیدار نموده و کلیدهای اداره مملکت را از ایشان بازستانند. ملت نجیب ایران، علیرغم مشارکت در جنبش سبز، هنوز با نهایت خوش بینی به حکام کشورشان نگاه می کنند و اگر بدانند که در پشت پرده واقعاً چه می گذرد و چه غفلت زدگانی حکومت را در دست دارند، قطعاً لحظه ای در خانه هایشان آرام نخواهند گرفت و به خیابانها آمده و تا کار را یکسره نکنند باز نخواهند گشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر